تعریف صحافی و تاریخچه صحافی در جهان و ایران

1 – صحافی به چه معنی می باشد؟

در ابتدا به بررسی معنی لغوی صحافی براساس تعاریف لغت نامه دهخدا و چند فرهنگ لغت می پردازیم :

* لغت نامه دهخدا : صحاف به آنکه کتاب را بخیه زند و جلد کند و یا جلد ساز کتاب تعریف شده و صحافی به عملی که صحاف انجام دهد گویند .

* فرهنگ فارسی : 1 عمل و شغل صحاف ته بندی و جلد کردن کتاب 2 (اسم) دکان صحاف.

* فرهنگ معین : 1 (حامص)ته بندی و جلد کردن کتاب . 2 دکان صحافی .

* فرهنگ عمید : 1 شغل و عمل صحاف ، ته بندی و جلد کردن کتاب . 2 (اسم) مکانی که این کار در آن انجام می شود.

* دانشنامه اسلامی : ( ویکی اهل البیت) فن تنظیم و به هم بستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آنها بین دو پوشش (جلد) به منظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آنها را صحافی گویند.

* دانشنامه عمومی : 1 – صحافی، یا جلد کردن کتاب، به عمل تا کردن، ترتیب ( قرار دادن فرم های تا شده در کنار هم ) ، ته دوزی، جلدگذاری و در نهایت برش کتاب گفته می شود. 2 – صحافی فن تنظیم و به هم بستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آن ها بین دو پوشش ( جلد ) به منظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آن ها را صحافی گویند.

* تعریف صحافی به بیان ساده : با توجه به معانی و تعاریف بیان شده بالا ، به صورت کلی می توان گفت صحافی را که پیشتر آن را « ورّاقی» نیز می نامیدند به صورت ساده این طور بیان کرد :«جمع آوری تعدادی ورق کاغذ و به هم چسباندن آنها بوسیله چسب یا دوختن و بعد از آن قرار دادن دو جلد در پشت و روی برگه ها و محکم نمودن جلد(مهر و موم ) کردن آنها»

توضیح : ورّاقی علاوه بر صحافی کتاب ،تهیه رونوشت و نسخه نویسی و تکثیر کتاب را نیز شامل می شود .

صحافی یک کتاب را  نیز می توان اینگونه تعریف کرد : تا زدن،روی هم قراردادن برگه ها و چسباندن،در نهایت قراردادن جلد بر روی صفحات بهم متصل شده .

2 – تاریخچه صحافی در جهان:

بر اساس دانشنامه اسلامی (ویکی اهل البیت )تاریخ جلدسازی را متفاوت بیان کرده اند و بعضی آن را مقارن با شکل گیری کتاب دانسته اند. بعضی نیز گفته اند فن صحافی به وسیله به هم بستن کناره صفحات به یکدیگر پس از رواج استفاده از پارشمن معمول شد.
سومری ها برای نگهداری و بایگانی الواح گلی، آنها را روی طاقچه هایی به پهنای 45 سانتی متر می گذاشتند و گاهی نیز این الواح را در کوزه ها و خم های کوچک نگهداری می کردند. چینی ها برای محفوظ ماندن نوشته های خود، کاغذهای راه راه طویل بکار می گرفتند و آنها را جناقی تا می زدند. در هند درخت های بلندی وجود داشت به نام “تاری” که بر روی برگ های آن می نوشتند. سپس به وسیله عبور نخ از سوراخی که در میان برگ ها ایجاد می شد، این اوراق را به یکدیگر می چسباندند. در شهرهای مرکزی و شمال هند از پوست درخت “توز” که “بهوج” نامیده می شد، برای نوشتن استفاده می کردند؛ اوراق نوشته شده را با اعداد متوالی شماره گذاری می کردند، بعد از این که کتاب تمام می شد اوراق را در یک قطعه پارچه می پیچیدند و در میان دو لوح که به اندازه همان کتاب انتخاب شده بود، می گذاشتند. این نوع کتاب را که برای نامه نگاری بکار می رفت “پوتی” می خواندند. برای نگهداری طومارهای مصری که از پاپیروس بود و گاه طولشان به پنج متر می رسید، آنها را دور یک چوب استوانه ای شکل می پیچیدند.
در نخستین کتاب های صحافی شده، صفحات کتاب را میان دو تخته ضخیم قرار می دادند و تخته ها را با چفت یا نوار یا بندهای چرمی می بستند. ماده ای که معمولاً برای پوشش بکار می رفت چرم بود، ولی عاج، نقره، طلا، ابریشم و مخمل نیز بکار می رفت.
تا قرن دوم بعد از میلاد، کتاب به شکل امروزی وجود نداشت. در مصر، رفته رفته طومارهای پاپیروس جای خود را به ورق های پاپیروس و یا پوست دادند. کتاب های مقدس مربوط به این دوره شکل مستطیل داشتند و اوراق آنها از ته به یکدیگر دوخته شده بود. این کتاب ها را برای حفاظت بیشتر با جلدهای محکمی که از باقی مانده های پاپیروس و یا ورقه های چوب درست شده بود، می پوشاندند. با گذشت زمان و پیشرفت دباغی پوست و به وجود آمدن پارشمن، چرم نازکی روی این جلد می کشیدند و حتی آن را با طرح هایی طلایی تزیین می کردند.
تاریخچه صحافی کتاب در غرب تا آنجا که معلوم شده با لوح های دو ـ لَت رومی آغاز می شود. این روکش ها مخصوص لوح های مومی بودند که از ته با حلقه هایی به هم متصل می شدند. نقاشی های دو ـ لَت را از آبنوس، شمشاد، عاج یا بعضی مواد سخت می ساختند و گاه پوشش رویی را استادانه کنده کاری می کردند و متن واقعی با سوزن روی سطح مومی حک می شد.
پیدایش کتاب هایی به شکل کدکس با طلوع مسیحیت همزمان است. به ویژه صحافی های قبطی بازمانده از جوامع مسیحی اولیه مصر اغلب خصیصه های اصلی صحافی کدکس ها را نشان می دهد. از صحافی های اولیه کلیسای قبطی مصر فقط تکه پاره هایی باقی مانده است.
مسلمانان، هنر چرمکاری قبطی و طلاکوبی را به سیسیل و اسپانیا بردند. مسیحیان غربی سنتی داشتند که به اواخر دوران روم باستان بازمی گشت. در اروپا و افریقا پیدایش کدکس یک پیشرفت محسوب می شد ولی شیوه کار و تزیینات متفاوت بود. در اوایل قرون وسطی صحافی با چرم و مقوا انجام می گرفت ولی از دوران قبل از قرن یازدهم نمونه های معدودی در دست است. نمونه ای از صحافی جواهرنشان از قرن هفتم باقی است. صحافی جواهرنشان که در فاصله قرن های نهم تا دوازدهم به سفارش امپراتوران و اشراف زادگان انجام می گرفت، بیشتر به منظور نمایش مهارت های هنری بود. نمونه هایی از این صحافی ها متعلق به قرن نهم در کتابخانه ملی ایالت بایر آلمان موجود است.

3 – تاریخچه صحافی در ایران:

صحافی و جلد سازی را به طور دقیق نمی توان گفت از چه سال و دوره ایی شروع شده است اما بر اساس تاریخچه بیان شده در دانشنامه عمومی « صحافی و جلدسازی در عصر صفویه به اوج رسید و هنرمندان اصفهانی در تکامل آن ابتکار و خلاقیت بی مانندی از خود نشان دادند. در دوره صفویه در سمرقند، بخارا، مشهد و اصفهان کاغذسازی رواج داشت و تا زمان قاجار نیز ادامه پیدا کرد ولی بعد از آن کاغذسازی دستی تنزل و کاغذسازی به شکل دیگری رونق یافت.
این هنر در دوره تیموریان و بخصوص در مکتب هرات پایه گذاری شده بود.

در دوره صفویان هنرمندان این رشته از صنعت دستی در بیشتر صنایع ظریفه آن روزگار مهارت داشتند به طوری که در شرح حال اکثر قریب به اتفاق این هنرمندان می بینیم در خطاطی و نقاشی و تذهیب و مرکب سازی و میناکاری و کاغذسازی نیز سرآمد بودند. پس از دوره صفوی با انتقال پایتخت از اصفهان هنر صحافی نیز مانند دیگر هنرها در بوته فراموشی گرفتار شد. در دوران قاجار بار دیگر صحافان و جلدسازان به احیاء این هنر پرداختند.

اما صحافی امروزه در ایران به صور دستی ، با دستگاه های نیمه اتوماتیک و دستگاه های تمام اتوماتیک انجام می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستوجو
Search
دسته بندی ها
دسته‌ها
مقالات مرتبط